در عصر استیلای بربرها، آثار معماری عظیمی چون کاخهای الحمراء در غرناطه، القصر، و برج خیرالدا در اشبیلیه، پدیدآمدند. غالباً این شیوة معماری تازه را شیوة موریسکوها مینامیدند، به این پندار که از مراکش آمده است، ولی در حقیقت پایههای اولی آن از شام و ایران است، و همین مایهها در تاج محل هندوستان نیز نمودار است. راستی هنر اسلامی چه دامنهدار و چه مایهدار است! در این دوران هدف معماری همه ظرافتکاری بود و به قوت و جلالی که در مساجد دمشق و قرطبه و قاهره میبینیم توجه نداشت و بیشتر به ریزهکاری و زیبایی اهمیت میداد، و همین مهارت هنری در زمینة تزیین به کار میرفت و مجسمه ساز معمار را زیر نفوذ گرفته بود.
موحدون در کار ساختمان فعالیت بسیار داشتند. در مرحلة اول، بناها را به قصد دفاع از متصرفات خود میساختند. در اطراف شهرهای بزرگ باروهای نیرومند با برجها به وجود میآوردند، مانند برجالذهب که به نزدیک اشبیلیه وادی الکبیر را حفاظت میکرد. القصر اشبیلیه هم قلعه و هم قصر بود و نمای بیرون آن ساده و بی آرایش مینمود. طرح بناها را جالویی، مهندس قرطبی، برای ابویعقوب یوسف آماده کرد (577 هـق، 1181م) . پس از سال 646 هـق (1248م)، القصر محل مورد علاقة پادشاهان مسیحی بود. پذرو اول (754هـق، 1353م)، شارل پنجم (933هـق، 1526م)، و ایزابل (1249هـق، 1833م) آن را تغییراتی دادند یا تعمیراتی کردند و قسمتهای تازه بدان افزودند، و اکنون قسمت اعظم بنا از دوران مسیحی است؛ اما شیوة معماری اسلام، یا اسلام و مسیحی، در آن نمودار است.
ابویعقوب یوسف، پی افکن القصر، همان است که به سال 567هـق (1171م) مسجد بزرگ اشبیلیه را بنیاد کرد؛ اکنون چیزی از آن مسجد به جا نیست؛ منارة مجلل و معروف آن، که به نزد مردم مغرب زمین به نام خیرالدا شهره است، در سال 593هـق (1196م) به وسیلة جابر معمار بنا شده است. بعدها مسیحیان فاتح مسجد را به کلیسا تبدیل کردند (632 هـق، 1235م). به سال 804 هـق (1401م) کلیسا ویران شد و به جای آن کلیسای بزرگ اشبیلیه بنیاد گرفت و مصالح مسجد را در بنای کلیسا به کار بردند. شصت متر پایینی خیرالدا همان ساختمان اصلی است، و 25 متر باقیمانده را مسیحیان کاملا هماهنگ با قسمت اسلامی بر آن افزودند. دو ثلث بالای بنا با بالکنهای به هم پیوسته و شباکهایی از گچ و سنگ آرایشی بس غنی دارد. بالای برج یک مجسمة برنزی بنا کردهاند که نمودار ایمان است (975هـق، 1568م) و نشانی از وضع تغییرناپذیر مردم اسپانیا در کار دین ندارد، زیرا با باد همی گردد، و کلمة خیرالدای اسپانیایی را از همین
ادامه مطلب ...