سیمای جهان ازآغاز قرن بیست ویک به کاخی میماند که طراحان آن با کاروتلاش فراوان کلبه های گلی را به ساختمان های بلندومجلل تبدیل کرده اند. به هرحال، این جهان است که دگرگون شده است اما همان انسانی که عرق می ریزد وکار میکند، هیچ وقت تاحال آسوده نبوده است، نه درقرون وسطی ونه هم درقرن بیست ویک.
بقیه رادر ادامه مطلب بخوانید ؛
سیمای جهان ازآغاز قرن بیست ویک به کاخی میماند که طراحان آن با کاروتلاش فراوان کلبه های گلی را به ساختمان های بلندومجلل تبدیل کرده اند. به هرحال، این جهان است که دگرگون شده است اما همان انسانی که عرق می ریزد وکار میکند، هیچ وقت تاحال آسوده نبوده است، نه درقرون وسطی ونه هم درقرن بیست ویک.یکی ازاثرات منفی که زندگی پیشرفته وماشینی برانسان ها پدید می آورد، نابود کردن عاطفه دردرون انسان است. مهر وعاطفه درمیان انسانها به عنوان پدیده مهم حیاتی وضرورت ذهنی بشری شناخته شده است که به انسان ها می آموزد چگونه درهمدلی با هم زندگی کنند وحال وهوای همدیگر را داشته باشند تانظام زندگی یی که برمبنای رابطه ها ویکدیگر خواهی استوار است، ازهم نپاشد.
به قول سعدی شیرازی
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که درآفرینش زیک گوهرند
چوی عضوی بدرد آورد روزگار
دگرعضو ها را نماند قرار
اماآنچه که برآن متمرکز می شویم اینست که آیا زندگی مدرن وماشینی تاچه حد میتواند براین اصل، اثرگذار باشد. تجربه های امروزی نشان میدهد که مهر وعاطفه ویکدیگر خواهی درمیان انسان هایی که درشهرها زنده گی میکنند وآنانی که درروستاها زندگی معمولی دارند یکسان نیست. مهروعاطفه درنهاد یک فرد روستایی، بیشتر وعمیق تر ازکسی است که درشهرها زندگی میکند. به همین شکل اگر به شهرهای بزرگ فکر کنیم مهر وعاطفه شهرنشینان درمقایسه به روستانشینان یاشهرهای کوچک ناچیز است وهرقدر به سوی شهرهای ماشینی شده وعصری نزدیک شویم این حدود به حداکثر آن میرسد وبنابرهمین دلایل، وقتی دریک جامعه، شهرنشینی بیشتر رایج میشود جامعه بسوی فردی شدن براه میافتد. دیگر سخن ازماشین است وازقهوه، نه از دوغ وآبهای سرد و زیرسایههای درختان طبیعت.
درواقع زندگی ماشینی مهر وعاطفه را درمیان انسان ها کاهش میدهد وازسوی دیگر آنها را به کار پرتلاش وبدون وقفه وامیدارد تاآنجا که انسان ها خاصیت ماشین ها را پیدا میکنند. همانطوری که درغرب انسان ها تازمانی ارزش خاص دارند وعضو فعال درجامعه گفته میشوند که توان کار راداشته ومثل ماشین ها کار کنند. تفاوت میان زندگی شهری وروستایی وسیع وگسترده است درهردو میتوان جنبه های مثبت ومنفی را دریافت، یعنی اگر درست قضاوت کنیم اگر زندگی شهری کاروفعالیت بیشتر میخواهد و انسان به درستی نمیتواند به همه مسوولیت های زندگی برسد، دارای سهولتهایی هم است؛ فقروعوامل دیگر درروستاها بیشتر ازشهرها است، روستاها بیشترینه دردست مردها است و زن ها نیز درچهار دیواریهای خانه مصروف امورخانه داری اند. پایین بودن سطح فرهنگی نیز درروستاها بیشتر ازشهرهاست. بناءً قشر زن تنها در مواردی میتوانند نظر دهند که مختص به چهار دیواری خانه شان باشد، اما درشهرها این مرز ناتوانی تاحدودی شکسته شده است. زن ها میخواهند کارکنند و خودکفا باشند ودرتصامیم بزرگ تاسطح رهبری کشور سهم بگیرند ودراینجاست که اکثراً مسوولیت های خود را درقبال خانواده شان فراموش میکنند وازاین رهگذر مشکلات زیادی به وجود میآید که آرامش خانواده ها را برهم میزند. یکی ازعوامل طلاقهای زیاد درشهرها نیز تااندازه زیادی وابسته به اخلاق زندگی درشهرهاست و به همین خاطراست که درصدبالایی ازطلاق درشهرها به وقوع میپیوندد، درحالیکه درصدطلاق درروستاها به مراتب کمتر است.
در روستاها اکثراً باشندگان آن پیشه آزاد دارند مانند دهقانی، دوکانداری وغیره که هرکس گرفتارکار خویش است. اگر مردی دهقان پیشه است تنها چیزی که به آن فکر میکند این است که چه وقت بالای زمین اش برود، چه وقت آبیاری کند وچه وقت حاصل بردارد وبرعکس درزندگی شهری وماشینی رفته رفته مسوولیت های انسان بیشتر میشود و رسیدگی برهمه آن ها مشکل است وبناءً چیزی که ارزش ویژه پیدا میکند وقت است یعنی وقت درزندگی شهری ارزش بیشتر دارد تا به زندگی درروستاها.
به همین شکل مراسم عزاداری ودیدار ازبیماران درروستاها اهمیت بیشتری دارد، درحالیکه درشهرها به دلایل معلوم، این موارد اهمیت چندان ندارد.
معنای این کار این میتواند باشد که پیوندها وروابط میان آدمها درروستاها استحکام وعمق بیشتری دارد. وقتی درروستایی یکی ازخانوادهها عزادار میشود ویکی ازاعضای فامیل خود را ازدست میدهد، تأثیر عمیق این حادثه تاهفتهها وحتی ماهها درذهن ساکنین روستا باقی میماند درحالیکه درزندگی شهری چنین مراسم رنگ وبوی چندانی ندارد ومشکلات ومشغولیتهای زندگی به زودی گرد فراموشی را برخاطرهها مینشاند.
بااین چند نمونه کوچک، میتوان به درستی نتیجه گرفت که زندگی ماشینی در سست کردن پیوندها وکمرنگ نمودن عواطف میان انسان ها نقش مهمی دارد.
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
با عزیزان نیامیزد دل دیوانه ام
در میان آشنایانم ولی بیگانه ام
از سبک روحی گران آیم به طبع روزگار
در سرای اهل ماتم خنده مستانه ام
نیست در این خاکدانم آبروی شبنمی
گر چه بحر مردمی را گوهر یکدانه ام
از چو من آزاده ای الفت بریدن سهل نیست
می رود با چشم گریان سیل از ویرانه ام
آفتاب آهسته بگذارد درین غمخانه پای
تا مبادا چون حباب از هم بریزد خانه ام
بار خاطر نیستم روشندلان را چون غبار
بر بساط سبزه و گل سایه پروانه ام
گرمی دلها بود از ناله جانسوز من
خنده گلها بود از گریه مستانه ام
هم عنانم با صبا سرگشته ام سرگشته ام
همزبانم با پری دیوانه ام دیوانه ام
مشت خاکی چیست تا راه مرا بند رهی ؟
گرد از گردون بر آرد همت مردانه ام
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلام دوست عزیز من آپم وقت کردی یه سری به کلبه غریبانه ام بزن
شاد باشی
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
علیک سلام
باتشکراز شما که به ما سرزدید .
ممنون خدمت می رسیم .
با سلام. از مطلب جدیدت خوشم اومد اما یادمون نره برای به دست آوردن هرچیزی یه چیزی از دست میدیم. میشه راجع بهش فکر کرد. راستی مطلب جدید گذاشتم. منتظر هستم به ما هم سر بزن. خداحافظ
علیک سلام
با تشکر از شما که قدم رنجه فرمودید وبه کلبه حقیرانه ما سرزدید .
حتما خدمت می رسیم .
موفق باشید .
سلام
بحث جالبی بود اما راستش کامل نخوندمش اما سیو کردم و در اولین فرصت می خونم.
به روزم
علیک السلام
با تشکر از شما
دوست عزیزسلام
دنیای لینک با441لینک به روزشد
لینک های زیبای اسلامی با271لینک به روزشد
لینک شمادروبلاگ دنیای لینک ولینک های زیبای اسلامی ثبت شد
ببینیدلینک شمادرقسمت مربوطه درست لینک خورده است
درصورت تمایل لینک دنیای لینک ولینک های زیبای اسلامی رابه لینک های خوداضافه کنید
اگرلینکی رامی شناسیدکه بایداضافه شودمعرفی کنید
دنیای لینک
http://linknegah.blogfa.com/
لینک های زیبای اسلامی
http://islamfarsi.blogfa.com/
ماهم نیز متقابلا خدمت شما سلام عرض میکنیم
با تشکر از لطف شما
در خدمتتان هستیم
دوست عزیزسلام
باااین عناوین به روزشدم
چرادینداران منافق شدند؟
و
تدبر،تفکر،قابلیت فهم درقرآن برای تمامی انسانها
منتظربازدیدشما
علیک سلام دوست عزیز
در خدمتیم انشالله سر اولین فرصت
دوست عزیزبااین موضوع به روزم
چگونه یک پارادایم شکل می گیرد؟
با تشکر از شما سر اولین فرصت خدمت میرسیم
سلام
با ((یک روز فراموش نشدنی)) به روزم.
علیک السلام
خدمت خواهیم رسید
با درود و سلام خدمت شما دوست عزیز
سایت بسیار قشنگ،جذاب وپرمحتوایی دارید.من admin هستم. و فرومی آموزشی،علمی و تخصصی برای تمام ایرانیان راه اندازی کردم. خوشحال می شوم از تخصص و مهارت شما به عنوان مدیری لایق و کاردان بهره مند شوم.درصورت علاقه بازدیدی بفرمایید.
www.p30stars.net
موفق باشید.منتظر حضور سبز شما هستم.
علیک السلام
ما در خدمت شما وتمامی دوستان هستیم
سلام.
با موضوع گرایش وهابیان به تشیع بروز هستم منتظرم...
به امید ظهور بقیة الله اعظم (ارواحنا و اجسامنا فداه
ناد علی مظهر العجاءِب
تجدهُ عونا لکَ فی النواءِب
علیک السلام
در خدمت شما هستیم سراولین مطالب زیبایی شمارا نیز مطالعه خواهیم کرد
دوست عزیزسلام
بامطالبی جدیدازجمله صوفیگری درگرداب متلاشی شده
وآیاحکومت ایران می ماند
ومطالبی درموردآزادی
به روزم
علیک السلام
در خدمتتان هستیم سراولین فرصت استفاده تام خواهیم برد
دوست عزیز
به صورت اتفاقی مطلبتان را دیدم . به هر حال مطلب خوب و قابل تاملی بود
اما نتیجه ای که شما از قیاس بین زندگی شهری و روستایی گرفته اید نتیجه ای عامیانه است که واقعیت های علمی بیانگر مسائل دیگری است . در جوامع سنتی ( چه روستا و چه شهرهای کوچک ) روابط اجتماعی به گونه ای است و در شهرها به گونه دیگر یعنی این دو را نمی توان با یک شاخص و معیار سنجید . نمی توان مدعی شد که محبت و عاطفه در روستا بیشتر و در شهر کمتر است چون نوع محبت در این دو مکان تفاوت ماهوی دارد . در روستا ساختار اجتماع به سمت جمع گرایی است نوع زندگی انسان ها تحت تاثیر قضاوت دیگران و تایید یا عدم تایید جامعه است بنابراین بخشی از رفتارهایی که در روستا بازتاب دهنده روابط عاطفی است مانند شرکت در مراسمات همدیگر و مشارکت های گروهی در امور و غیره نه به واسطه فرایند عاطفه و محبت که بر اساس نوع روابط اجتماع است . در حالیکه در شهر ساختار اجتماع به سمت فردگرایی است و انسان ها قبل از هر چیز دنبال حقوق فردی خود هستند . شما می دانید که در روستاها زیر پا گذاشتن حقوق فردی دیگران بیش از شهرهاست دلیل اختلافات و درگیری های قومی در روستا هم تا حدودی از این ناشی می شود .....
موفق باشید
ازمطالب وراهنمایی زیباتان بسیار ممنونیم
سلام
خسته نباشید
مطالبتون جالب بود
موفق باشید
علیک السلام
شما نیز موفق باشید
دوست عزیزسلام
بااین عنوان به روزم حقوق بشرچست؟
علیک السلام در خدمتتان هستیم
استادبزرگوار
دوست دارازادی واندیشه بنده داستان مولانارا وانچه اراسته نوشته بودندکپی کردم ودرهمین وبلاک گروگ دریک نگاه به شمانوشتم باامیداینکه لینگ وبلاک دروبلاک خودبگذاریدغریبه نیست ایشان هم ازنوادهای محمودزره هستند
موفقیت شماارزوی مااستhttp://www.parsnevis.com
سروش عزیز کاشکی اول سلام میکردید
حتما خدمتان می رسیم واز شعر مولانا استفاده خواهیم برد
بهر جهت ممنون دوست عزیز
موفق باشید .