در مورد آزادی اندیشه وفکر میباشد.

این وب سایت هدفی جزتقریب افکار واندیشه ها چیزی دیگر ندارد وکلیه افکار پیش ما محترم میباشند.ازادی واندیشه یعنی زنده باد مخالف.

در مورد آزادی اندیشه وفکر میباشد.

این وب سایت هدفی جزتقریب افکار واندیشه ها چیزی دیگر ندارد وکلیه افکار پیش ما محترم میباشند.ازادی واندیشه یعنی زنده باد مخالف.

7 تاکتیک برای یک زندگی موفق

انسان‌های هدفمند و موفق همواره دنبال راهکارهایی می‌گردند تا با سرعت و کیفیت بیشتری اهدافشان را محقق و زندگی زیبایی را برای خود و اطرافیانشان مهیا نمایند.هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی لازمه یک زندگی موفق و با نشاط است و افرادی که به دنبال خوشبختی و سعادت می‌گردند قطعاً باید برای رسیدن به این نعمت بیکران، هدفمند و باانگیزه حرکت کنند.

آرامش و نشاط از اهداف متعالی یک زندگی موفق است که برای رسیدن به آن می‌بایست تاکتیک‌ها و راهکارهای معینی را تدوین و براساس آن یک زندگی آرام و با نشاط را ایجاد نمود. در این مقاله مهم‌ترین تاکتیک‌های یک زندگی موفق که می‌تواند تحولی شگرف در زندگی شما ایجاد نماید را در قالب 7 تاکتیک راهبردی بیان خواهیم کرد.

ادامه مطلب ...

ترس از شکست : عامل نابودی موفقیت

ترس از شکست : عامل نابودی موفقیت آزمون و خطا معمولاً جزء اولین راه های برطرف کردن مشکلات زندگی است. اما با این وجود خیلی از افراد چون خیلی از تجربه خطا واهمه دارند، از انجام آزمون خودداری میکنند. آنها به اشتباه باور دارند همه خطاها، اشتباه و مضر هستند، درحالیکه خیلی از آنها هم لازمند و هم می توانند کمک رسان باشند. خطا بازدهی برایتان دارد که می تواند راه موفقیت را نشانتان دهد. فقط خطاست که افراد را وادار می کند آزمونی بهتر و جدید انجام دهند و به همین ترتیب آزمون و خطاهای بیشتری را تجربه کنند تاجاییکه سرانجام به راه حلی بادوام و خلاقانه دست پیدا کنند. رسیدن به خطا نشانه شکست نیست، بلکه یک قدم در جهت موفقیت نهایی است. اگر خطایی نباشد، موفقیتی هم در کار نخواهد بود. درواقع، یکی از بزرگترین بدشانسی هایی که در یک پروژه می تواند برایتان پیش بیاید، موفقیت پیش از موعد و در عین حال نیمه کامل و ناتمام است. وقتی چنین اتفاقی روی می دهد، وسوسه می شوید که روشی را که اینقدر زود نتیجه داده است را به کار ببندید و دنبال چیز دیگری نمی روید. بعدها، شاید رقیبی از راه می رسد و همان فرایند کشفی که شما ناتمام رها کردید را دنبال می کند و به راه حلی دست پیدا می کند که به سرعت راه حل شما را کنار می اندازد. فرهنگ های کمال خیلی از سازمان ها این روزها بر پایه فرهنگ کمال استوارند: یک دسته عقاید و اعتقادات سازمانی که در آن هر نوع شکست غیرقابل قبول است و فقط موفقیت خالص و بی عیب جای دارد. شما برای حفظ اعتبار خود بعنوان فردی موفق، باید به همه اهدافتان دست پیدا کنید و به هیچ وجه خطایی مرتکب نشوید که نتوانید آن را پنهان کنید یا به گردن کس دیگر بیندازید.استرس و وحشت موجود در چنین شرکت و سازمانی را تصور کنید. مجبورید کوچکترین خطایتان را یک جور لاپوشانی کنید یا هر چه در توان دارید به کار ببندید تا اشتباهتان را به گردن کس دیگری بیندارید. در این گونه شرکت ها معمولاً افراد به سرعت اوج می گیرند و بعد ناگهانی از عرش به فرش سقوط می کنند. شما مجبور به دروغ ، تقلب، تحریف اطلاعات، و مخفی سازی مشکلات هستید تا زمانیکه به بحران تبدیل شوند و دیگر نتوانید آنها را پنهان کنید. وفاداری به گذشته اگر کسی به خاطر یک موفقیت پیش از موعد از رسیدن به یک پاسخ کامل، باز بماند، به خاطر تعهدی که به گذشته خود پیدا می کند، شکست های زیادی متوجه او خواهد شد. این مسئله را می توانید به وضوح در برخی از افراد سالخورده ببینید، به خصوص آنهایی که با یک تغییر حیایت که سالها پیش ایجاد کردند، اسم و رسمی به هم زدند. این افراد دیگر دست به نوآوری نمی زنند و همیشه از این واهمه دارند که مبادا اینبار با شکست مواجه شوند و سعی می کنند با همان موفقیت قبلی اسمشان را سر پا نگه دارند. علاوه بر این، اینطور استدلال می کنند که موفقیت یک چیز جدید ممکن است ثابت کند که موفقیتی که در گذشته به دست آوردند چندان بزرگ و مهم نبوده است. پس چرا وقتی می توانید بدون تلاش اعتبار و شهرت خودتان را حفظ کنید، دست به چنین ریسکی بزنید؟ اینگونه افراد شدیداً روی موفقیت های گذشته خود تکیه می کنند و ترجیح می دهند فرصت هایی که برای موفقیت های آتی برایشان پیش می آید را رد کنند تا مبادا اینبار با شکست مواجه نشوند. چرا افراد موفق شکست می خورند هر قدرتی ممکن است یک روز به ضعف تبدیل شود. هر استعدادی متضادی در خود دارد که گاهی اوقات باعث نقص آن می شود. افراد موفق دوست دارند به استانداردهای بالا دست پیدا کنند و موفق شوند. همین مسئله آنها را از شکستی که ممکن است زندگیشان را به نابودی بکشاند، می ترساند. وقتی یک خصیصه مثبت، مثل پیروزی، آنقدر در زندگی یک نفر نیرومند می شود، هر آن این احتمال وجود دارد که تبدیل به یک نقص و ضعف بزرگ شود.پیروزی برای خیلی از افراد یک ارزش قدرتمند است. این افراد زندگیشان را روی آن بنا کرده اند. آنها عادت دارند در هر کاری که انجام می دهند موفق شوند: مدرسه، دانشگاه، ورزش، هنر، سرگرمی ها، کار و ... هر پیروزی تازه به قدرت ارزش آنها در زندگیشان اضافه می کند. به تدریج، دیگر حتی نمی توانند فکر شکست را هم به ذهنشان راه دهند. شاید تابه حال در هیچ کاری شکست نخورده باشند، و به همین خاطر تجربه بلند شدن از شکست را هم ندارند. شکست برای آنها وحشتناکترین کابوس است: ترسی وحشتناک که باید به هر قیمتی که شده از آن دوری کنند. ساده ترین راه برای انجام اینکار این است که هیچوقت ریسک نکنند و سفت و سخت به همان کاری که بلدند بچسبند. ساعت های طولانی کار کنند، هر چیز را ده مرتبه چک کنند و محتاط ترین و وظیفه شناس ترین فرد در جهان باشند. و اگر کار سخت مداوم، تلاش های پیوسته، برنامه های کاری سخت و بیرحمانه نتواند احتمال شکست را از آنها دور کند، از هر راه ممکن دیگر برای دفع کردن آن استفاده می کنند: اعداد و ارقام تحریف شده، پنهان کردن هر چیز منفی، مخفی کردن استباهات، خودداری از فیدبک مشتری ها، انداختن اشتباهات خود بر گردن کسانی که قدرت مقابله نداشته باشند و ....مشکل استانداردهای اخلاقی خیلی از شرکت ها و اداره جات بیشتر از هر چیز به ترس از شکست در میان افرادی برمی گردد که مدت های طولانی افرادی موفق بوده اند. نیاز به توازن و تعادل به شدت مراقب ارزشهای ناتوازن زندگی خود باشید. وقتی هر ارزشی خیلی در مسیر زندگیتان اهمیت پیدا می کند، مراقب باشید. افراد بیش از حد موفق، آرامش فکر خود و زندگی آنهایی که برایشان کار می کنند را نابود می کنند. آنهایی که خیلی به "نیکی" و اخلاقیات می چسبند، افراد ریاکاری می شوند که فقط خودشان به عدالت و تقوای خود معتقدند. آنهایی که ارزش هایشان برای ساختن رابطه های نزدیک نامتعادل باشد، به سمتی کشیده می شوند که دوستان و خانواده شان را با ابراز علاقه های مداوم خسته می کنند. همه دوست دارند موفق شوند. مشکل وقتی پیش می آید که ترس از شکست بر شما غلبه می کند. وقتی دیگر نتوانید چاره ناپذیری ارتکاب به اشتباه را بپذیرید، نخواهید توانست اهمیت آزمون و خطا را در یافتن بهترین و خلاقانه ترین راه حل درک کنید. هرچه بیشتر خلاق باشید، مطمئناً مرتکب اشتباهات بیشتری هم می شوید. به آن عادت می کنید. وقتی تصمیم می گیرید که از بروز این اشتباهات جلوگیری کنید، خلاقیتتان هم نابود خواهد شد. تعادل خیلی بیشتر از آنچه که فکر می کنید اهمیت دارد. کمی خودخواهی حتی در مهربان ترین آدم ها هم لازم است. و کمی شکست برای حفظ دیدگاه هر کس درمورد موفقیت هم ضروری است. خیلی درمورد مثبت بودن می شنویم. شاید لازم باشد یاد بگیریم که بخش منفی زندگی و تجربیاتمان هم به همان اندازه در دست یافتن به موفقیت در کار و زندگی اهمیت دارد.

چگونه فرد موفقی باشیم

چگونه فرد موفقی باشیم به اعتقاد روانشناسان اشخاص موفق کسانی هستند که حقیقتاً خودشانند باطناً آزادند و وارسته و اشخاص ناموفق و شکست خورده به اعتقاد روانشناسان کسانی هستند که حقیقتاً منکر خویشتن خویش هستند . شادی و نیروی حاصله از درستکاری و صداقت نسبت به خود را نپذیرفته اند . حال برای آنکه از احساس عزت نفس پایین که مانع از موفقیت در زندگی است رهایی یابند و تحول بزرگ در زندگی خویش ایجاد کنند و از عزت نفس بالایی برخوردار گردید به بیان روشهایی برای افزایش عزت نفس در سه مرحله می پردازیم: عدم ارزیابی خود با دیگران هرگز خود را با دیگران ارزیابی نکنید چرا که هر قدر هم شما بخواهید ارزیابی شما منطقی نیست هر چیز قابل تصوری راجع به خود که بتواند مورد ارزیابی قرار گیرد خود آدمی نامیده میشود خصوصیات شما میتواند به دهها هزار شیوه مورد ارزیابی قرارگیرد . برای مثال دیگران میتوانند شما را به خصوصیات و ویژگیهای خاص ارزشیابی نمایند که می تواند در زمینه های مختلف مثل هوش ، ظاهر و توانائی های شما باشد که این ارزیابی را میتوانند با کلمات «خوب و یا بد » انجام دهند . اصول عدم ارزیابی با دیگران : * ارزیابی منطقی از خود به دلایل زیر نمیتوانیم ارزیابی منطقی از خودمان بکنیم : ـ ما نمی توانیم خود یا افراد دیگر را با یک مشخصه به طور منطقی مورد قضاوت قرار دهیم ـ در خیلی از مواقع انتقادها براساس تعصبات است ـ خصوصیات انسانی بی همتا و تقریباً بی انتهاست . ـ میزان دقیقی برای اینکه چه کسی خوب و یا بد است وجود ندارد و کسی نمی تواند ادعا کند که میتواند خصوصیات خوب و یا بد را به طور کامل تشخیص دهد احساس ضعف و یا کاستی های بشر واقعیت آن است که ما انسانها دارای ضعف هایی هستیم ، به همین دلیل به سادگی نمیتوانیم آنچه را که دوست داریم انجام دهیم مثلاً تعدادی از ما قوی هستیم ، تعدادی در موسیقی مهارت داریم . عده ای آشپز ماهری هستیم و … به هر حال اکثریت افراد نمیتوانند در بیش از یک یا دو کار برجستگی و تبحر بسیار بالایی پیدا کنند .احساس شما در دستیابی به اهدافتان بسیار مهم است بنابر این با اندکی تغییر احساس و نوعی دیگر مسئله را بررسی کردن ، متوجه تغییر در افکار خویش و به دنبال آن در رفتار خود خواهید شد و به اهداف منطقی خود خواهید رسید بی اطلاعی : فقدان اطلاعات کافی نیز میتواند عامل مؤثر برای موفقیت پایین باشد اگر میخواهید خود را برای اشتباهات نبخشید بی اطلاعی دلیل کاملاً قانع کننده ای است به هر صورت ، سرزنش خود ، عملی کاملاً مسخره است . البته اگر مایلید که خود را سرزنش کنید و این کار را درست می دانید خوب انجام دهید . اما به نظر روانشناسان هرگز برای بد انجام دادن کاری که هیچگاه بهتر انجام دادنش را یاد نگرفته اید بی ارزش تصور کردن خودتان معنایی ندارد و قابل تصور نیست. آشفتگی : آشفتگی خاطر و وضعیت زندگی خیلی از مواقع مانع از موفقیت میشود ، اصولاً وقتی افراد بیشتر از خودشان متنفر شوند خطای بیشتری را انجام میدهند چون نسبت به خود احساس بدی دارند ولی میخواهند خود را بیشتر تنیبیه نمایند . لذا اعمال غلط دیگری را نیز مرتکب میشوند . آیا به نظر شما بهترین روش این است که دوباره نادرست رفتار کنید ؟ اگر نظرتان این است ( عجب راه حلی ) وقتی ما عصبانی ، افسره ، ترسیده و یا حسد ورزی می کنیم به سادگی نمیتوانیم آدمی با کفایت و با عملکردی مناسب باشیم پس بهتر است موقع مشکلات ، در رفع آن بکوشیم و با احساس گناه ناراحتی و اعمال خود تخریبی دیگر ، خودمان را در مشکلات بیشتری غوطه ور نسازیم . خودتان را بپذیرید : خود پذیری بهترین راه حل است بهترین کار که می توانید برای صفات خوب و یا بد خود انجام دهید این است اگر میتوانید آنها را تغییر دهید و یا اینکه در حال حاضر و یا برای همیشه آنها را بپذیرید . پس بهتر است از حالا خود و دیگران را همانطوریکه هستند بپذیرید و هیچگاه از خود و دیگران متنفر نباشید و عشق ورزیتان نسبت به خود و دیگران متعادل باشد. اعتماد داشتن تا میتوانید اعتماد رفتارتان را در زمینه های مختلف مثل اعتماد دوستی ، اعتماد فرهنگی و … بالا برده و افزایش دهید برای این امر لازم است که اصول انضباط رفتاری را نیز رعایت کنید که این اصول عبارتند از : ۱ـ کار را به تأخیر نیاندازید : سعی کنید به نتایج بلند مدت و دیر پا نسبت به منافع کوتاه مدت توجه بیشتری نمایید . اگر همیشه مسرت و خوشی فوری را بر لذت به تأخیرافتاده ، مقدم دارید ، احتمال اینکه در پایان فردی مفلوک و بیچاره باشید زیاد است این اصل از انضباط رفتاری از همه اصول دیگر معتبر است و رعایت آن میتواند انجام بقیه اصول را آسانتر کند . ۲ـ صبر داشته باشید و استمرار کارها را پیشه کنید : انجـــام واستمرار کارها برای مدت طولانی دومین تکنیک اساسی به سوی موفقیت است ریشه این مشکل ، بی صبری و ناشکیبائی است یادگیری هر مهارتی ، مدت زمان زیادی را می طلبد و باید برای هر کاری که انجام میدهید به اندازه ای که نیاز دارد زمان بگذارید . ۳ـ گامهای کوچک و استوار امروز ، پایه گذار فردای روشن : کامل بودن هر کار، بستگی به اندازه آن کار آن دارد . معمولاً کارهای کوچک در زمانی کم ، مطرح و به انجام میرسند و کارهای بزرگ در زمانی دراز. پس بهتر است کارها را به اندازه های مورد نیاز تجزیه و کوچک کنید تا از انجام ندادنش پرهیز نمائید زیرا تدریجی حرکت کردن به سوی هدف باعث کاهش تدریجی اضطراب و پریشانی است و آن سبب موفقیت در کارها میشود . ۴ـ از تجربیات گذشته درس بگیرید : تجزیه و تحلیل و توضیح برخی از اعمال و نتیجه گیری آنها در کنار بررسی دقیق نقاط ضعف و قوت یک رفتار ، در پیشرفت یک فرد نقش اساسی دارد و خیلی از مواقع سبب موفقیت میشود . ۵ـ پاداش و تنبیه : در قبال کارهای درست به خود پاداش دهید و در قبال کارهای نادرست خود را جریمه کنید . برای اینکه همان اندازه ای که تقدیر در انجام کارحائز اهمیت است مواخذه برای انجام نادرست کار نیز مهم است تحقیقات نشان داده که خود تقدیری در قبال کارهای درست میتواند رفتار را نیرو مند سازد گفتار منفی آن را تضعیف میکند و مانع از پیشرفت کارها میشود . برانگیختن احترام دیگران نسبت به خود : برای آنکه احترام دیگران را نسبت به خود برانگیزیدباید قاطعیت داشته باشید . بدون مهارت قاطعیت تقریباً غیر ممکن است که بتوانید احساسات مطمئن خود پذیری داشته باشید بنابر این یادگیری مهارت قاطعیت برای شما و هر فرد دیگری ضروی به نظر میرسد که عبارتند از : ۱ـ پرهیز از خشم : اگر میخواهید که در امر قاطعیت پیشرفت نمائید از عصبانی شدن و خشم پرهیز کنید چون رفتار تؤام با سیاست ، تمایل افراد به تسلیم در مقابل شما را افزایش میدهد و یا بالعکس در صورت پرخاشگری و داد و فریاد ، حس کینه توزی را افزایش میدهد . ۲ـ پرهیز از احساس گناه از احساس گناه و تقصیر بشدت بپرهیزید چون که در احساس گناه فکر میکنید بی ارزش ، پست و افراد بی خاصیت و دوست نداشتنی هستید ، چون ناشایست عمل کرده اید . احساس گناه میتواند سر منشأ بسیاری از مشکلات روانی و شخصیتی باشد که در موارد وخیم تر منجر به خودکشی و افسردگیهای شدید میشود بنابر این بهتراست از احساس گناه و تقصیر دوری کنیم . ۳ـ پرهیز از دلسوزی زیاد از دلسوزی و ترحم بی مورد و زیاد برای دیگران بپرهیزید نکته مهمی که مردم آن را در نظر نمی گیرند این است که توجه به مردم و لطف کردن نسبت به‌ آنان و رفتار خوبی با آنها داشتن ، کار خوبی است که همه بر روی آن تأکید دارند و دیگران را نسبت به این کار تشویق میکنند . اما توجه بیش از اندازه و غیر معقول مسئله دیگری است که باید بررسی شود و از آن جلوگیری به عمل آید . ۴ـ نترسیدن از تأئید نشدن : از تأئید نشدن ترس نداشته باشید شاید بدون اغراق باید گفت که یگی از بزرگترین ترسهای رایج در میان عامه مردم ، ترس از تأئید نشدن است همه ما میخواهیم که مورد تأئید دیگران قرار بگیریم و آنها ما را بپذیرند که البته امری مطلوب است اما اینکه فکر کنید برای تأئید گرفتن از آنها باید هر کاری که میخواهند انجام دهید و آنگونه میخواهند تفکر و رفتاری کنید فکری نادرست و نقض کامل قاطعیت و استقلال است . بنابر این با بکار بردن گامهای ذکر شده ، متیوانید از احساس عزت نفس پایین رهایی یابید و تحول بزرگ در کار خویش ایجاد کنید و از عزت نفس بالایی «سلامت روانی » برخوردارگردید پس با داشتن عزت نفس بالا میتوانید بر اضطراب و افسردگی و ناراحتی های روحی خود غلبه کنید ......